رستارستا، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره

دختر پاییزی ما

اولین عروسک

عزیزم این عکس اولین عروسکتت که بابا غلامرضا جون برات خریده، دسش درد نکنه خیلی قشنگهههه. بابا بهرام هم کلی برای سیسمونیت زحمت کشیده که به موقعش عکساشو میذارم ، امیدوارم نوه خیلی خیلی خوبی براشون بشی دخترم. ...
28 مهر 1392

عشق آسمونی

از اولین باری که عاشق شدم  7-8 سالی می گذره، الانم با هم منتظر یه عشق آسمونی هستیم که زودتر زمینی بشه، عشق آسمونی ما چقدر خوشحالیم که تو هستی.. سهم ما از دنیا دختر کوچکی است به بزرگی تمام عشق های بزرگ دنیا
21 مهر 1392

حال این روزهای من

این روزا هر کاری که می کنم فقط به خاطر توئه عزیزم غذا خوردنم، خوابیدنم، راه رفتنم، کتاب خوندنم، فیلم دیدنم حتی نفس کشیدنمممم.... تازه اگه کاری کنم که برای تو نباشه یا حس کنم که تو خوشت نمیاد عذاب وجدان می گیرم... واسه همینه که اومدم ازت معذرت بخوام و بگم: ببخش دخترکم اگه این روزا به خاطر دل خودم دلتنگ میشم و گاهی گریه می کنم. ببخش دخترکم اگه این روزا کارای سخت سخت می کنم، میدونی که مجبورم به خاطر اینکه وقتی میای تو بغلم همه وقتمو با تو بگذرونم ببخش دخترکم اگه هر حرفی رو به دل می گیرم و ذهنم درگیرش میشه غافل از اینکه کنار تو بهشت تنها حقیقت دنیاست.       ...
15 مهر 1392

اولین عکس زندگیت 4/4/1392

اولین عکس و فیلمی که نشون می داد تو هستی،  با اینکه فقط 13 هفته و 2 روزت بود، سکسکه می کردی، انگشتتو می مکیدی، خیلی خیلی هم شیطون بودی اینقدر که دکترو کلافه کردی آخرشم بعد از 6 بار سونوگرافی راضی شدی پشت گردنتو به خانوم دکتر نشون بدی که خداروشکر سالم سالم بودی، قلب قشنگتت 170 بار توی دقیقه می زد و اندازه ات 72 میلی متر بود. ...
15 مهر 1392

18 هفتگی 5/7/1392

دومین بار که روی صفحه مانیتور می دیدیمت 18 هفته ات بود، قلبونت برم قلب و کلیه و مثانه و چشم و گوش و همه چیزت خوب بود....خیالمون بابت سلامتیت راحت شد، ولی هنوز معلوم نبود دختر مامانی هستی یا پسر مامانی ...
15 مهر 1392
1